
خبرگزاریهای فعال در حوزه بلوچستان به صورت مکرر خبر از قتل شهروندان بلوچ توسط “افراد مسلح ناشناس” میدهند. اما پرسش این است این افراد مسلح ناشناس چه کسانی هستند که به آسانی میتوانند در فضای امنیتی بلوچستان گروگانگیری و قتل و سرقت مسلحانه انجام بدهند؟ توگویی افراد مسلح ناشناس مصونیت قضائی دریافت کردهاند و در قراردادی نانوشته در عوض خدماتی که در زمینه پیش برد سیاستهای نظام همچون کشتن دشمنان حکومت، جاسوسی از معترضان، ارعاب و سرکوب مخالفان انجام میدهند، امتیازات ویژهای همچون جولان دادن و قدرتنمایی در مقابل مردم عادی، کینه کشی و کسب پول و شهرت از طریق گروگانگیری و قتل، دریافت میکنند.
نتیجه چنین وضعیتی افزایش بیرویه ناامنی، ایجاد شدن گروههای مافیایی خلافکار، ضایع شدن جان شهروندان بلوچ، سرکوب مخالفان حکومت و پیش بردن آندسته از سیاستهای امنیتی حکومت است که در تضاد با خواست مردم هستند.
واقعه گونیچ و نقش رضا شیرازی (رهبر یک جوخه مرگ سپاه پاسداران)
بررسی واقعه گونیچ و ریشههای آن نشان میدهد که دلیل اصلی رخ دادن این واقعه قدرتنمایی فردی به نام رضا یلوک زهی (رضا شیرازی) برای انتقام گیری شخصی با اهالی روستای گونیچ است.
رضا یکی از ارازل مشهور در سطح شهرستان خاش است که تعدادی از افراد مسلح با تابعیت افغانستانی و پاکستانی و همچنین برخی از افراد بدنام بلوچ همچون امثال “بلوچ میربلوچزهی مشهور به بلوچک” که پدرخانم رضا میباشد را به دور خود جمع کرده است.
بلوچوک چند ماه پیش به قتل رسید. اما قاتلان او مشخص نشدند چون رضا و بلوچوک به دلیل گروگانگیری و سرقت و تلاش برای ترور مخالفان حکومت دشمنان بسیاری برای خود ایجاد کرده بودند. اما رضا شیرازی معتقد بود که پدرزنش توسط خانواده حاجی باران بامری به قتل رسیده است چرا که بلوچوک ۱۳ سال قبل پسر حاجی باران را به قتل رسانده بود و به همین دلیل معتقد بود که پدر همسرش توسط پسر دیگر حاجی باران به قتل رسیده است.
با این پیش زمینه رضاشیرازی در همراهی با ماموران امنیتی و نیروهای تحت امر خود در دو نوبت پیش از این به روستای گونیچ یورش برده بود. اما در آخرین بار (۱۰ تیرماه) تعداد بسیار زیادی از نیروهای سپاه پاسداران و انتظامی در همراهی با رضا شیرازی به روستای گونیچ یورش بردند اما این بارقضیه تفاوت عمدهای با دو نوبت پیشین داشت و آن این بود که دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی فریب خورده بود که پنج تن از افراد تحت تعقیب از معارضان حکومت در روستای گونیچ مخفی شدهاند!
به عبارتی رضاشیرازی یکی از گردانندگان جوخههای مرگ سپاه پاسداران، دستگاه امنیتی را فریب داده بود و آنها را برای انتقام گیری شخصی بر آن واداشته بود که با دهها خودروی نظامی به یک روستا یورش ببرند. زمانی که زنان روستا رضا شیرازی را مشاهده میکنند به گمان اینکه رضا همچون دو نوبت پیشین برای انتقام گیری شخصی به خانه آنها حمله کرده است با او وارد تنش لفظی میشوند و نتیجه این وضعیت آن میشود که رضا شیرازی در مقابل دهها مامور نظامی یکی از زنان را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و پس از اعتراض زنان، وضعیت متشنج میشود و ماموران حکومتی به همراهی رضا شیرازی و ارازل و اوباش همراهش به سمت زنان تیراندازی میکنند که در نتیجه آن فاجعه ای به نام گونیچ رقم میخورد.
خشونت علیه زنان در گونیچ و دیگر پیامدهای این سیاست امنیتی جمهوری اسلامی
در نتیجه سیاست اشتباه امنیتی حکومت و آزادی عمل ارازل و اوباش برای تامین کردن منافع حکومت، دو زن بلوچ کشته شد و حداقل ۱۰ زن دیگر زخمی شدهاند و با توجه به اعتراضات مردم نسبت به این واقعه و سابقه و انگیزه سرکوب نظام، ممکن است تعداد بیشتری از شهروندان بلوچ در این اعتراضها دستگیر یا کشته و زخمی شوند.
اما این واقعیتهای تلخ هیچ اهمیتی برای مسئولان امنیتی ندارند که با در نظر داشت آن سیاست امنیتی خود در بلوچستان را تغییر بدهند و دستهای گشوده ارازل و اوباش را محدود بکنند. چرا که ارازل و اوباشی مانند رضا شیرازی هرچند گروگانگیری و قتل و سرقت مسلحانه انجام میدهند اما در عوض به وقت ضرورت همچون نگهبانی وفادار یقیه مخالفان و معارضان نظام را میگیرند و همانگونه که در عوض مزد خود مجوز فعالیتهای غیرقانونی را دریافت میکنند ابزاری برای انجام اقدامات فراقانونی حکومت بر علیه مردم میشوند و به قیمت کشتن شهروندان بیگناه و ایجاد ناامنی با دریافت کردن لقب “دستهای دراز نظام” گلوی هر معترض و منتقد حکومت را میفشارند.