
امروز یک سال از تجاوز جنسی فرمانده نیروی انتظامی چابهار سرهنگ ابراهیم کوچکزایی به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ می گذرد که در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۱، در حین تحقیق در یک پرونده قتل به بهانه بازجویی از دختر نوجوان ۱۵ ساله چابهاری در دفتر کار خود به او تجاوز جنسی کرده و در پی این اتفاق مردم در زاهدان در ۸ مهرماه اعتراض کردند که نیروهای نظامی بیش از صد نفر را کشته و صدها تن دیگر را مجروح کردند.
در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۴۰۱، در یکی از روستاهای شهرستان چابهار یک زن به قتل میرسد و پس از آن جسد زن مقتول در یکی از ساختمانهای در حال ساخت در روستا نزدیک منزل وی کشف می شود، از آنجایی که مقتول به خانه همسایهها رفت و آمد داشته است پلیس از همسایهها برای تحقیق بازجویی می کند. پس از مرحله نخست بازجویی مجددا در نوبت دوم در روز پنجشنبه ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۱، توسط فرمانده نیروی انتظامی شهر چابهار «سرهنگ ابراهیم کوچکزایی» در دفتر کار وی انجام میشود، از ساعت ۱۲ تا ۲ و ۴۰ دقیقه ظهر انجام میشود، او شخصا از تعدادی زن از اعضای یک خانواده بازجویی می کند. یکی از افرادی که بازجویی می شود یک دختر نوجوان ۱۵ ساله بود که سرهنگ کوچکزایی به بهانه بازرسی بدنی او را عریان کرده و سپس به او تجاوز جنسی میکند.
دلیل بازجویی خارج از عرف و مقررات قانون که توسط شخص فرمانده نیروهای انتظامی چابهار صورت گرفته، نزدیکی این فرمانده با بستگان مقتول و سفارش افراد با نفوذ برای یافتن قاتل زن به قتل رسیده عنوان شده است.
پس از ۱۵ روز از تجاوز این فرمانده به دختر نوجوان بلوچ در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، حال وش در یک گزارش اختصاصی خبر تجاوز به این دختر نوجوان را افشا می کند و همزمان با اعتراضات سراسری و مرگ حکومتی (ژینا) مهسا امینی در ۲۵ شهریور پس از دو روز کما، شامگاه ۳۰ شهریورماه زاهدان برای مجازات عاملین قتل مهسا امینی و سرهنگ متجاوز به خیابان آمده و شعارهای اعتراضی و ضد حکومیتی سر میدهند.
و در جمعه یک ۱مهر مولوی عبدالحمید در بخشی از خطبههای روز جمعه با ورود به موضوع تجاوز عنوان کردند: « سوکت ما معنادار است، باید ببینیم جرم تا چه اندازه انجام شده است.»
و با تجمع روز شنبه ۲ مهر شهروندان زاهدانی در بازار مشترک این شهر خواستار مجازات سرهنگ متجاوز و قاتلین مهسا امینی دختر کٌرد می شوند، و با تایید صحت موضوع تجاوز سرهنگ نیروی انتظامی به دختر نوجوان بلوچ توسط مولوی عبدالغفار نقشبندی در روز یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱، فراخواهانهای عمومی مردمی برای تجمع و اعتراض در خیابان های چابهار منتشر میشود، و با جو ملتهب در سراسری کشور بخاطر اعتراض شهروندان اکثر شهرهای بزرگ به قتل حکومتی مهسا امینی عصر روز سهشنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۱، شهروندان چابهاری به خیابان آمده و خواستار مجازات سریع سرهنگ متجاوز به دختر چابهار میشوند. در این اعتراض چند تن از معترضین چابهاری زخمی میشوند و تعداد زیادی از معترضین بازداشت میشوند و اعتراضات مردمی تا ساعتهایی از شب ادامه پیدا میکند.
و اما در روز جمعه تاریخ ۸ مهر ماه ۱۴۰۱، که بعدها به جمعه خونین زاهدان معروف شد، در حالی که تمام شهرهای کشور معترضین زیر سرکوب قرار گرفته شده بودند و رسانههای مستقل مردمی آمار کشته شدگان اعتراضات در ۱۳ روز شروع اعتراضات را دهها نفر اعلام میکردند، نمازگزاران زاهدانی پس از اقامه نماز جمعه به صورت مسالمت آمیز مقابل کلانتری ۱۶ زاهدان که در جوار مصلی زاهدان قرار دارد اعتراض کرده و خواستار مجازات سرهنگ متجاوزگر به دختر نوجوان چابهار شدند،.
اما با کمال ناباوری و با آمادگی و استقرار نیروهای نظامی بر پشت بام کلانتری و ساختمان های اطراف مصلی با برنامه قبلی، شروع به تیراندازی به سمت نمازگزاران میکنند و صدها جوان بلوچ را کشته و مجروح میکنند.
آماری که بعدها توسط حال وش احراز و منتشر شد کشته شدن ۱۰۳ شهروند بلوچ در روز جمعه ۸ مهر گزارش شد و عنوان میشود این آمار تنها آمار احراز شده توسط حال وش می باشد و هرگز آمار دقیقی از کشتار این روز نبوده است و اما هیچ وقت آمار صدها مجروح که در این روز توسط نیروهای نظامی مورد هدف قرار گرفتاند احراز و منتشر نشد و آمار دقیقی از آن نیز وجود ندارد و بنا به باور فعالین رسانهای بلوچ غریب به ۵۰۰ نفر برآورد شده است، و پس از این قتل عام نمازگزارن در ۸ مهر، اکثر شهرهای استان شاهد حضور معترضین به خیابانها برای اعتراض به این کشتار و خواستار مجازات سرهنگ متجاوز بودند و جمعهها این اعتراضات نیز پس از نماز جمعه ادامه داشت، و اما در ۱۳ آبان ۱۴۰۱، در یک اتفاق مشابه با ۸ مهر که به جمعه خونین زاهدان معروف بود در خاش نیز جنایت هولناکی رقم خورد اما با تلفاتی کمتر از جمعه خونینزاهدان، نمازگران مسجد جامع الخلیل خاش پس از اقامه نماز جمعه توسط نیروهای مستقر در ساختمان فرمانداری و ساختمان های اطراف فرمانداری و نقاط مختلف شهر به سمت معترضین به قتل عام نمازگزاران زاهدانی و سرهنگ متجاوز شلیک کرده و در پی این تیراندازی دهها نفر کشته شدند که فقط ۱۸ نفر از آنها احراز هویت شدند.
پس از کذشت یکسال نتنها تاکنون عاملین اینجنایت که خواست مردمی است محاکمه نشده اند بلکه اکثر عاملین درجه نخست این جنایت با ارتقای درجه ماموریت سرکوب بیشتر مردم را گرفتند.
یکسال گذشت سیستان و بلوچستان یک سال تمام در قیام و اعتراض بود اما همچنان با قدرت و سازمان یافتهتر اعتراضات ادامه دارد هر چند در شکل و ابعاد آن تغیراتی بوجود آمده است.
پس از یازده ماه از تجاوز به دختر بلوچ و جمعههای خونین و بازداشت صدها شهروند بلوچ و علمای مردمی، و سرکوب معترضین، مولوی عبدالغفار نقشبندی تایید کنند خبر تجاوز پس از فشارهای امنیتی از انظار عمومی ناپدید شد و جنبش دادخواهان و آزادگان را برای سازماندهی این اعتراضات تاسیس نمود است.