به گزارش حال وش/ مادر زندانی بلوچ « سخی خانه زرین (گله بچه) » که در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، در زندان زابل به اتهام مرتبط با مواد مخدر اعدام شده است خطاب به نهادهای حقوق بشری و بین المللی نوشته و از اعدام زندانیان به اتهام مواد مخدر انتقاد کرده است.
« جانبیبی گلهبچه » مادر ۷۰ ساله زندانی اعدام شده بلوچ « سخی خانهزرین (گله بچه)» متولد ۱۳۶۲ و سن زمان اعدام ۲۸ ساله فرزند نظر متاهل دارای شش فرزند چهار دختر و دو پسر و زمان اعدام دارای فرزند خردسال، اهل و ساکن روستای نظر گلهبچه از توابع شهرستان هیرمند، در سال ۱۳۸۸ به اتهامات مرتبط به مواد مخدر در شهر زابل بازداشت شده و از دادگاه انقلاب این شهر به اعدام محکوم شده و زمان بازداشت تا اعدام در زندان تاغزی زابل محبوس بوده است، در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۰، از بند ۲ ( بند مواد مخدر) این زندان ( تاغزی زابل ) به قرنطینه زندان جهت اجرای حکم اعدام و ملاقات آخر با خانواده منتقل شده و سحرگاه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۰، حکم اعدام وی اجرای شده است.
متن نامه سرگشاده مادر زندانی «سخی خانهزرین (گله بچه) » به شرح زیر می باشد.
« اگر غم ما مادران بلوچ صدا داشت آیا کسی می توانست این صدای را تحمل کنند، قطعا نه نمیتوانست »
من « جانبیبی گلهبچه » ۷۰ ساله فرزند هاشم از روستای نظر گلهبچه از شهرستان هیرمند ( از توابع استان سیستان و بلوچستان ) هستم، مادری هستم که سواد خواندن و نوشتن ندارم از یکی فرزندانم خواستم حرف های من را نوشته و برای سازمانهای بین المللی و حقوق بشری که درباره اعدام زندانیان صحبت میکنند و کارشون هست ارسال کند.
بچههایم بهم گفتن مردم در اینترنت به اعدام زندانیان بخاطر مواد مخدر اعتراض کردند، این یک جرقه امیدی بود برای قلب من، یک مادر که سالهاست پسرم که بیگناه بود بخاطر مواد مخدر اعدامش کردند، و من بعنوان یک مادر بلوچ که ۱۲ سال هست در داغ از دست دادن فرزندی جوان میسوزم و بچه های معصوم آن فرزندم را میبینم که بدون سایه پدر در فقر زندگی میکنند و بزرگ میشوند بدون آنکه بداند محبت پدر چی هست.
در تمام این ۱۲ سال فقط یک سوال برایم وجود داشته، آیا اعدام دست گلهایی چون پسرم به بهانه مواد مخدر توانسته جلو قاچاقچیان دولتی را بگیرد؟ آیا واردات و معاملات موادمخدر در کشور با اعدام پسرم که فقط بخاطر فقر و نداری و قرض های مردم با یکی از دوستاش معامله کرد تمام شد و دیگر در کشور هیچ مواد مخدر وارد نمیشود و جوانانی به مواد مخدر معتاد نمیشوند، نه هرگز این طور نشد و هنوز هم هر روز دست گل های مثل پسرم را اعدام میکنید و مادرانی را مثل من داغ به دل میکنید، سخت هست وقتی هنوز هم حکم اعدام می دهید به فرزندان ما، اما هیچ پیشترفتی در محدود کردن و ورود مواد به کشور ندارید، همه ما مادران که فرزندان ما اعدام شدن میدانیم که عزیزان ما را اعدام کردین تا خود به راحتی به معامله و قاچاق مواد مخدر مشغول باشید، اگر غیر این بود پس با اعدام هزاران جوان باید امروز هیچ مواد مخدری در کشور پیدا نمیشد و هیچ زندانی بخاطر مواد مخدر زندان نبود و هیچ جوان دست گلی پرپر و مادر و خانوادش نابود نمیشد.
پسرم سخی خانه زرین (گله بچه) شش فرزند، چهار دختر و دو پسر دارد و زمانی که اعدام شد دختر اولش ۱۱ سال و دختر دومش ۹ سال و سومین ۷ سال و چهارمین ۵ سال و پسر اولش ۳ سال و دومش که آخرین فرزندش بود ۱ سال داشت، و الان تمام شش فرزند پسرم بخاطر فقر و نداری فرصت درس خواندن و ادامه تحصیل نداشتن و از دوره ابتدایی بیشتر درس نخواندن و مادرشون با سوزن دوزی مخارج شان رو میده و بزرگشون کرده است.
زمانی که پسرم در زندان بود ما تمام دارایی خود را خرج کردیم و خیلی ها ازمون پول گرفتن و گفتن فرزندتون رو آزاد میکنیم چون بیگناه هست ولی پول ما رو خوردن و پسرم هم اعدام شد.
یک روز قبل از اعدام کردن پسرم آخرین ملاقات وقتی به دیدنش رفتم پاهایم توان راه رفتن نداشتن در محل ملاقات تا اینکه به پسرم رسیدم دوبار افتادم و بلند شدم برای آغوش کشیدن دٌردانهام که فقط ۲۸ سالش داشت و می خواستن اعدامش کنند، با گریه التماس میکردم رئیس زندان و معاونش را که به پسرم رحم کنند اعدامش نکند، اما هیچ توجهی نکردند و داغ پسرم رو بر دلم گذاشتند.»