استان سیستان و بلوچستان یکی از پهناورترین استان های کشور است که با افغانستان و پاکستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز مشترک خاکی و با دریای عمان یا همان مکران ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی دارد.
وسعت فعلی این استان حدود ۱۱ درصد خاک ایران است و علارغم منابع سرشار معدنی عظیم و موقعیت استراتژیک خاص در منطقه متاسفانه یکی از فقیرترین و محروم ترین استان های کشور می باشد.
به باور کارشناسان و فعالان سیاسی و اجتماعی اپوزیسیون، طرح تجزیه یا باصطلاح تقسیم استان های قومی نظیر سیستان و بلوچستان بعنوان استراتژی پیشگیرانه راهبردی حاکمیت در راستای مهار احساسات و انسجام ملیتی ، جغرافیایی و جلوگیری از گرایشهای ملی ، مذهبی مردم بلوچ می باشد ، و معتقدند با توجه به تجربه گذشته ، تجزیه و تقسیم استان باعث رفع تبعیض و محرومیت زدایی نشده است همچنان که در حال حاضر فرمانداران و مسئولان غیر بومی داریم قطعا با تقسیم استان به چند استان مجزا ، تعداد فرمانداران و مسئولان غیر بومی چندین برابر خواهد شد.
اما در مقابل حاکمیت با شعارهای مختلف و استدلال به محرومیت زدایی، کارایی بیشتر و کیفی سازی امور توسعه ای و امکان دریافت بودجه بیشتر و تامین وسایل رفاهی جامعه و امکانات آموزشی و فرهنگی، افزایش اعتبارات مالی، رشد صنایع، رونق تجارت و کشاورزی، ایجاد امکانات شغلی بیشتر و توسعه پایدار و غیره طرح تقسیم استان را توجیه می کنند.
اما مردم بلوچ و اپوزیسیون بلوچستان این وعده ها را پوشالی و عوام فریبانه می دانند و عنوان می کنند که تبعیض های مختلف بیشتر از هر زمان بیداد می کند و مدارس کپری همچنان در استان وجود دارد ، و اکثر مشاغل اداری و دولتی به غیر بومیان واگذار شده است و بسیاری از تحصیلکرده گان دانشگاهی بلوچ بیکار هستند در حالی که غیر بومیان به راحتی استخدام می شوند و معتقدند که طرح تقسیم و تجزیه استان فقط یک توهم کذب و ادعای غیر منطقی از طرف مقامات می باشد و در مرکز استان فعلی علاوه بر مدیر کل ها و مقامات استانی که غیر بلوچ هستند حتی شهردار و استانداران نیز غیر بومی و وارداتی هستند و این موضوع را بسیار غم انگیز و ساده لوحانه می پندارند که اگر باور کنیم مسئولیت استان های جدید تاسیس به بلوچ ها واگذار می شود.
در زمان رضاشاه بلوچستان به سه استان تقسیم شد و بسیاری از بلوچ های کرمان و خراسان جنوبی و هرمزگان نه تنها پیوند و ارتباط خود را با بلوچ و بلوچستان از دست دادند بلکه نسل های بعدی آنها زبان مادری( بلوچی) که ریشه هویتی یک ملت می باشد و همچنین مذهب سنی خود را از دست داده اند و شیعه اثنی عشری شده اند و تنها اسم بلوچ را یدک می کشند و در ادامه عنوان می کنند که با همین سیاست ها در طی هشتاد سال گذشته بخشی از بدنه بلوچ و بلوچستان از پیکره آن جدا شده است و معتقدند که
مردم بلوچ علارغم محرومیت ها و تبعیض و ستم های متعدد از هویت مشخص ملیتی، زبانی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی مربوط به خودشان برخوردار هستند و بر موجودیت منسجم و ممتد سیاسی، مذهبی و اداری، اجتماعی خود در ایران اصرار دارند.
اکثر به اتفاق مردم بلوچ طرح« تقسیم » را در واقع دشمنی آشکار با هویت تاریخی ، جغرافیایی و مذهبی خویش می دانند و چنین عمل نابخردانه ای را ادامه هویت زدایی و در راستای محو اجباری شان قلمداد می کنند .
و در همین راستا بسیاری از علما و اشخاص تاثیر گذار و سرشناس استان اخیرا هشدار داده اند که قاعدتا چنین اقدامی از جانب حاکمیت باعث ناامنی گسترده شده و منجر به دفاع ملت بلوچ از موجودیت و هویت ملیتی ، سیاسی و مذهبی و سرزمین دیرینه خویش و در واقع جنگ بقا خواهد شد که خطر آن در آینده بسیار جدی تر خواهد بود.
به اعتقاد اکثر ملت بلوچ نکته مهم در طرح تقسیم استان که بیش از پیش به چشم می خورد و اقشار مختلف مردم را به واکنش وادار نموده است خواسته نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و عوامل دست نشانده آنها مثل حبیب الله دهمرده و دکتر علی شهریاری می باشند که با اصرار به طرح تقسیم استان بر طبل اختلافات می کوبند تا از این طریق منافع شان را تامین کنند .
البته شایان ذکر است که تمام نمایندگان اهل سنت مردم بلوچ در مجلس و علمای سرشناس اهل سنت و ائمه جمعه و اقشار مختلف مردم به اتفاق مخالفت خود را با طرح تقسیم استان اعلام کرده اند و نسبت به عواقب خطرناک این طرح در صورت اجرایی شدن هشدار داده اند، در همین راستا برخی کارشناسان نیز تاکید دارند که با تقسیم استان رسما اسم استان و روابط فامیلی خانواده ها از بین می رود مثل شهر های بلوچ نشین که در گذشته به استان های کرمان ، هرمزگان و خراسان جنوبی ملحق شده اند نه تنها پیشرفتی نداشته اند بلکه به لحاظ امنیتی مشکل ایجاد شده است .
به باور کارشناسان ، تقسیم استان سیستان و بلوچستان با تقسیم سایر استان ها تفاوت دارد و این مسئله می تواند حساسیت برانگیز باشد و اختلافاتی را در استان وحتی کشور دامن بزند.
«که تو آن جرعه آبی که غلامان به کبوتران می نوشانند / از آن پیشتر که خنجر به گلوگاه شان بنشانند»
“مطالب منتشر شده الزاما بازتاب دهنده دیدگاه مجموعه حال وش نمیباشد.”